محیط زیست همدان - اکوتوریسم | ||
هی میخواهیم هیچی نگیم. نمیذارند که یکی از دوستام زنگ زده میگه خبر جدید را شنیدی، میخواهند از دریاچه خزر به سمنان مسیر باز کنند برای کشاورزی!!!!!!!!!!!!! بهش گفتم: برو بخواب خواب دیدی پاشدی به من زنگ میزنی. داد می زدو میگفت: به خدا دارم راست میگم اینم لینک هاش:
تا وقتی خوندم باورم نشد. یه ضرب المثلی بود که میگفتند دزدی در روز روشن یادتونه؟ فرمت جدیدش اومده که میگه: دزدی در پشت تریبون روشن. فکرشو بکنید که نقشه های ایران چه شکلی می شود. یه خط آبی از خزر به ارومیه و بعد به سمنان تازه از قم هم شنیدم که می گویند ما هم آب خزر را میخواهیم. میگما اینا که تخصص ندارند . سواد هم که ندارند حرف ما و امثال ما هم که قبول ندارند. کلا حرفشون خدا و پیامبر و اسلام و قرآن هست. اگه زحمتی به خودشون بدهند بروند یه بار دیگه این قرآن را بخونن بد نیستا. حالا از همه اینها بگذریم. جدیدا با کارهای این آقایون فهمیدم. که خداوند متعال مثل اینکه یه چیزهای بلد نبوده انجام بده حالا این دوستان فهمیدن دارند کارهای خدا را درست میکنند. از همه اینها که بگذریم. درود می فرستم به روان شاد کارشناسان ارجمندی که مطالعات این پروژه ها را انجام میدهند. واقعا بر روان شادشون صلوات. آخه یکی نیست به این دوستان ارجمند .... بگوید که آخه مرد ناحسابی با اون سد هاتون زدین کل ایرانو داغون کردین حالا میخواهید آب دریاچه خزر را برزید سمنان. حالا یه هواپیمای آمریکایی را پیچوندین دلیل به این نمیشه که همه کاری را میشه انجام داد. حداقل برید چندتا مطالعه در مورد اتفاقات وحشتناک این کارتون بخونید. بعد سخنورزی کنید.
[ چهارشنبه 90/9/30 ] [ 12:56 صبح ] [ محمد سوزنچی ]
[ نظرات () ]
وقتی خبر ظرفیت منطقه حفاظت شده هفتاد قله را برای توسعه گردشگری شکار دیدم، متجب شدم. که این سخنان از کیست و وقتی متن خبر را خواندم. خوشحال شدم که خدا را شکر این سخن حداقل از کارمندان محیط زیستی بیرون نیامده است. و یه کسی خواسته بگه من هم هستم یه چیزی گفته. متن خبر به شرح زیر است: اراک- سرپرست میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی گفت: منطقه نمونه گردشگری هفتاد قله از ظرفیتهای این استان در راستای توسعه گردشگری با محوریت شکار است. به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی "مجتبی رضوانی" افزود: ایجاد سوئیت، متل، رستوران، کافیشاپ، رستورانسنتی، قایقرانی، دوچرخهسواری و اسبسواری زمینه را برای استفاده از طبیعت هفتاد قله و شکار در فصول مجاز مهیا کرده است. می گوید منطقه حفاظت شده و بعد میگوید ساخت متل و رستوران و کافی شاپ؟ وی ادامه داد: منطقه هفتاد قله مجموعهای از کارکردهای اکولوژیکی و ارزشهای بینظیر اکوسیستم کوهستانی و دشت را در بر میگیرد که جاذبههای طبیعی آن در واقع یک موزه و آزمایشگاه طبیعی برای علاقهمندان به طبیعت و علوم و دانش است. سرپرست اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی تصریح کرد: هر ساله گروهها و افراد بسیاری از علاقهمندان، محققان و دانشپژوهان رشتههای مختلف منابع طبیعی، محیط زیست، کشاورزی، علوم زمین و جانوری از این منطقه بازدید و استفاده میکنند. رضوانی اظهار کرد: در فصول مختلف سال بخصوص بهار و تابستان نیز از اهالی شهرهای اطراف منطقه در گروههای دانشجویی، دانشآموزی، کوهنوردی، کارکنان ادارات و کارخانهها و نیز خانوادههای ساکن در شهرها و روستاهای اطراف به این منطقه وارد و ساعاتی را در طبیعت زیبای آن سپری میکنند. می گوید عده ای افراد ساعاتی را در طبیعت زیبا سپری میکنند. ای کاش خودش هم میرفت و میدید چه سپریی میکنند. وی از شکار ورزشی به عنوان شکلی از اکوتوریسم و اهداف اولیه مدیریت منطقه حفاظت شده هفتاد قله نام برد و افزود: با توجه به ظرفیت و توان اکولوژیکی بالای منطقه هفتاد قله در صورتی که در آن سرمایهگذاریهای لازم صورت پذیرد از نظر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی نقش ارزنده و بسیار موثری در این منطقه ایفا خواهد کرد. می گوید شکار ورزشی شکلی از اکوتوریسم و اهداف اولیه مدیریت منطقه حفاظت شده است. خداییش رفرنس یا منبع این سخنش از کجاست. نکنه از صحبتهای استاد عزیز محمد اینانلو منبع بیرون آورده باشد بعدش هم میگوید که: با توجه به ظرفیت و توان اکولوژیک در صورت سرمایه گذاری از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نقش موثری ایفا می گردد. خداییش یکی پیدا بشه بره به این آدم بگه حرف نزنی نمیگن لالی یا بی سوادی یا نمی فهمی یا ..... (استغفرالله) ده آخه تو مدرک تحصیلیت چیه نه اصلا سمتت چیه! بعد میگویند شما جوانان نمیدانید شکار ورزشی چیست. بفرمایید جناب آقای اینانلو تحویل بگیر اینم حامیتون. طرف 2 کلمه درست نتونسته حرف بزنه بعد میشه حامی شکار ورزشی بعدش هم شما بیا تریبون رسانه ملی را بگیر دستت و پروژه هاتو .... و بعدش هم رو کن به ما جوونا بگو شما در مورد من اشتباه می کنید. نمیدونم آخه باید به کی بگم. طرف سرپرست میراث فرهنگیه برداشت برای منطقه حفاظت شده هفتاد قله طرح میده. خوب حداقل بگو ببینم چی بهت میدن ببینیم می ارزه این منطقه بکر را به این راحتی می فروشی یا مفت دادی رفت.
[ یکشنبه 90/9/27 ] [ 11:47 عصر ] [ محمد سوزنچی ]
[ نظرات () ]
همچنان پیگیر مسئله قصاص محیط بان دنا هستم. در سایت گردی هایم به عنوان مطلب "تلاش آمنه بهرامی و دوستداران محیطزیست برای نجات محیطبان" در سایت همشهری که استاد عزیز آقای افلاکی نگاشته بودند بر خوردم. آمنه بانوی گذشت چنان بی ریا و ساده میگوید که اشکهایم جاری میشود. آمنه، دوازدهم آبان 83 تنها به این دلیل که به خواستگارش پاسخ منفی داده بود قربانی اسید پاشی شد و بینایی خود را از دست داد. او با گذشت بیش از 8سال همچنان تحت مداواست اما با وجود عملهای متعدد هنوز رنجهای بیشمار او را رها نکرده و برخلاف روحیه قوی و پر نشاطش، تنی رنجور و دردمند دارد؛ با این حال اول مرداد ماه امسال در حالی که شرایط برای قصاص فراهم بود کسی را که آتش به جانش زده بود عفو کرد؛ تصمیمی که سبب شد همه انسانها، حتی آنهایی که «گذشت» را شایسته آن جنایت هولناک نمیدانستند او را تکریم کنند.
آمنه عازم اسپانیاست تا بخشی از زخمهای بیشمارش را به تیغ جراحان بسپارد. اما با همه گرفتاریهایش، وقتی از حال و روز محیطبان دربند باخبر شد با اشتیاق به میدان آمد و در نهایت تواضع از پدر و مادر رنجیده مجتبی طلب عفو کرد. آمنه گفت: «چقدر دلم میخواست فرصت میداشتم تا به خانه مجتبی میرفتم دست مادر داغدیدهاش را میبوسیدم و به او میگفتم او در این اندوه تمام نشدنی تنها نیست. به پدرش میگفتم اگر شانههایش زیر سنگینی ماتم مرگ مجتبی خمیده شده، بداند در این اندوه هزاران نفر با او شریکند.» او گفت: « بهنظرم میرسد مرگ غمانگیز مجتبی، یک اتفاق بوده. قبول دارم که حق با خانواده مقتول است، اما با بزرگواری نگذارند خانواده دیگری همچون خودشان ماتمزده شود. میخواهم به این خانواده محترم بگویم آنکه مرا با این رنج همیشگی همراه کرد با نقشه قبلی آمده بود اما مرگ فرزند شما یک اتفاق بوده. بهخدا اگر ماجرای من بدون قصد قبلی رخ داده بود همان ابتدا گذشت میکردم.» مهربانی را به دیگران بیاموزیم آمنه افزود: «چشمان من هرگز به من برنمیگردد حتی اگر معالجه هم میشد آن چشمهای سابق نبود با این حال، اگر قصاص میکردم غمگینتر میشدم. فکر کردم اگر قصاص نکنم روحم آرامتر میشود اما برای آنکه آن پسر بفهمد چه اشتباهی کرده تا مرحله نهایی پیشرفتم. من بارها خودم را به جای خانواده مجید، (عامل اسیدپاشی) گذاشتم از مادر سوگمند مجتبی میخواهم او هم یکبار خودش را جای مادر تقیزاده بگذارد. من گذشتم، شما هم به خاطر خدا و انسانیت بگذرید.» ما سکوت کرده بودیم و آمنه میگفت: «من از خانواده رضایی میخواهم اجازه ندهند جوانی که نامزد دارد بیش از این تباه شود. او را عفو کنید و بگذارید سامان بگیرد. او به اندازه کافی رنج کشیده و اکنون پشیمان است. از مادر داغدیده مجتبی میخواهم گذشت کند. من بهعنوان کسی که درد را با تمام ذرات وجودم حس کردهام و هنوز هم رنج میکشم میگویم من گذشت کردم تا خانوادهام بیش از این عذاب نکشد؛ بخشیدم تا مهربانی و قشنگ زندگی کردن را به مردم یاد بدهم ؛ شما هم ببخشید.» آمنه از تجربه خودش گفت: «من وقتی بخشیدم بسیاری به من زنگ زدند و گفتند کار تو ما را به زندگی امیدوار کرد. وقتی مردم از استرالیا و کانادا زنگ میزدند و گریه میکردند من پاداش خودم را دریافت کردم. امیدوارم خانواده رضایی با بزرگمنشی، شادی را به مردم هدیه کنند. امیدوارم این خانواده شریف، روی آمنه را زمین نیندازند. من دلم میخواهد وقتی از سفر برگشتم برای تشکر و بوسیدن دست مادر مجتبی به خانهشان بروم. قصاص حق است اما در قرآن هم به بخشش توصیه شده است.»
[ شنبه 90/9/12 ] [ 5:26 عصر ] [ محمد سوزنچی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |